یه داستان باحال درمورد فوتبال
چند روز پیش داشتیم با یک تیم دیگه بازی می کردیم توی نیمه اول بازی بود که من اومدم پاس بندازم واسه مهاجم که یکی از بازیکنان حریف پاش گذاشته بود پشت کفشم که تا من اومدم پاس بندازم دیدم کفشم خورد تو صورت داور وداور همین طور گیچ دور خودش دور می خورد خواستم که همین طور بدون کفش توپ را بندازم از قضا توپ را هم زدم به صورت داور واینقدر این داور ازمن اعصابش خوردشد که دوست داشت بیاد همونجا وسط زمین وتا می تونه به من بزنه البته این چهره اون را نشون می داد اما بد بختی این بازی اینجا بود که ما 4بر 2 باختیم البته تیم ما دوپنالتی را خراب کرد وتیم ما 20 دقیقه 9 نفره بازی کرد وداور واسه اونها هم پنالتی گرفت وانها پنالتیشون راگل کردن